رئيس کل سازمان خصوصيسازي با رد ادعاي منتقدان اعلام كرد:
واگذاري تمام پالايشگاه ها به بخش خصوصي تا مهرماه
دکتر پیمان نوری؛ رئيس سازمان خصوصيسازي با رد ادعاي منتقدان اعلام كرد: تمام پالايشگاه های کشور تا مهرماه به بخش خصوصي واگذاري می شود.

دکتر پیمان نوری؛ رئيس سازمان خصوصيسازي با رد ادعاي منتقدان اعلام كرد: تمام پالايشگاه های کشور تا مهرماه به بخش خصوصي واگذاري می شود.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی سازمان خصوصی سازی؛ دکتر پيمان نوري رئيس کل سازمان خصوصيسازي در سال 90 نيز پاي ميز مصاحبه با روزنامه حاضر شد اما اين بار برخلاف گذشته صحبتهاي خود را با گلايه از منتقداني آغاز كرد كه سازمان خصوصيسازي را بدون توجه به عملكردش در مظان اتهام قرار ميدهند. اينها گوشه اي از گفتوگوي با معاون وزير اقتصاد بود كه مشروح آن در پي ميآيد.
براي شروع از برنامههاي امسالتان بگوييد، الان بازار تشنه حرفهاي شما است و همه سهامداران منتظر عرضههاي سازمان خصوصيسازي هستند؟
در پاسخ به اين سؤال ميخواهم متفاوت از مصاحبه های گذشته ام با کمی گلایه صحبتهايم را شروع كنم بعد از 8 ماه كار فشرده در سازمان ميخواهم جانب انصاف بعضي دوستان را در مواجهه با فعاليتهاي صورت گرفته بررسي كنم.
كساني كه با ادبيات اینجانب آشنا هستند ميدانند هميشه سعي كرده ام با اعداد و ارقام صحبت كنم، اعداد و ارقامي كه قابل استناد باشد و در عين حال بتوان آنها را نظارت و بررسي كرد. اگر بسياري از كشورهايي كه تجربه خصوصيسازي را داشتند بررسي كنيم متوجه اختلاف فاحش عملكرد در واگذاري ميشويم. برخي از كشورها با تشكيلات عريض و طويل و امكانات گسترده ای که به این مهم اختصاص داده اند در عرض يك سال مالی تنها يك يا دو شركت را واگذار كردند اين در حالي است كه در قانون بودجه طي يكسال حدود 500-400 شركت را براي واگذاري در نظر ميگيريم. اين حجم واگذاري و گسترده كاركرد و توقعي كه به چشم ميخورد از اين بابت ايجاد نگراني ميكند که وقتي حجم كار از توان و مجموعه كاركردها خارج ميشود ميتواند به اصل كار واگذاري لطمه وارد كند. همانطور كه بارها عرض كردهام سازمان خصوصيسازي يك سازمان وظيفهاي است و خودش رأساً تصميمگيري نميكند. برای مثال تا زماني كه هيأت واگذاري تصميمي راجع به عرضه سهم نگيرد اقدامی از سوی این سازمان متصور نخواهد بود. البته علاوه بر تصمیم نهایی هیات واگذاری، تدابير ديگري هم براي عرضه وجود دارد كه بايد در واگذاريها در نظر گرفته شود. با اين وجود تلاش كرديم فشردگي كاري را به اين سمت ببريم كه كمترين خدشه ای به واگذاري ها وارد نشود. براي مثال سعي شده امسال از اولين روز كاري فعاليت سازمان خصوصي را با همان شدتی شروع كنيم که اغلب در ماههای پایانی سال صورت می گیرد، اما در اين ميان از معدود عزیزانی تعجب ميكنم كه بدون كار كارشناسي اعلام ميكنند سازمان خصوصيسازي از عطش بازار استفاده نكرد. اينجا چند سؤال مطرح ميكنم. اگر این عزیزان كل قانون اصل 44 را مطالعه كنند خواهند ديد كه در هيچ كجاي قانون، مطلبی مبني بر وظيفه سازمان خصوصيسازي نسبت به بازارسازي و مدیریت بازار ندارد و در واقع اصولاً سازمان اجازه دخالت در بازار را ندارد. سازمان خصوصيسازي به عنوان سازمان وظيفهاي ملزم به واگذاري سهام دولت به مردم است سهامي كه در اصل متعلق به خود مردم است، در اين ميان وظيفه اصلی سازمان رعایت غبطه دولت که همانا غبطه مردم در این خصوص یعنی واگذاری سهام متعلق به آنهاست، می باشد.
با توجه به اين صحبتها اعداد و ارقام واگذاريها چقدر از عملكرد سازمان خصوصيسازي حمايت ميكند؟
همه ساله در روزهاي ابتدايی سال به جهت ماهيت بازار، رونق بیشتري در بازار مشاهده می شود، اين رونق هفته های ابتدایی سال قبل نيز وجود داشت. براساس آمار موجود، ميزان واگذاريها در دو ماه و نیم سپری شده از سال در دوره مشابه یعنی در سال 1389 نزدیک به 2 هزار میلیارد ریال بوده است. اين در حالي است كه در طول همین مدت در سال 90 سازمان خصوصيسازي از 4/24 هزار ميليارد ريال واگذاري عبور كرده است یعنی بیش از 12 برابر واگذاری نسبت به دوره مشابه سال قبل. حال شما به من بگوييد اين عرضه قطرهچكاني كه از آن صحبت ميكنند كجاست؟ نکته جالب اینجاست که در همین مدت بیش از 14 هزار میلیارد ریال واگذاری از طریق بورس و فرابورس صورت گرفته. اما پاسخ دیگری که باید به این عده قلیل داد این است که آیا سهمی از تمام جهات براي واگذاري آماده است و سازمان عرضه نميكند؟ آيا این عزیزان فقط منتظر عرضه 5 درصدي سهم شرکتی برای کشف قیمت آن هستند و بعد از آن اگر سهام شناور از سوی شرکتهای مربوطه آزاد نشد و اين اتفاق به حبابي شدن قيمت سهم منجر شد و در اين ميان فقط عدهاي صاحب سود كلان شوند و عدهاي از سهامداران حقيقي و خرد متضرر شوند، دیگر عرضه قطره چکانی نیست؟ آيا چنين عملكردي مطلوب چنین افرادي است كه سازمان خصوصيسازي را متهم به عرضه قطرهچكاني ميكنند؟ سهام زمانی قابلیت عرضه را پیدا می کند که اولاً مراحل قانونی عرضه آن طی شده باشد و دوماً به ویژه درخصوص عرضه های اولیه بورس و فرابورس سهام شناور آن مهیا و در دسترس باشد چرا كه در غیراینصورت، آسيب آن مستقيماً به سهامداران خرد ميرسد كه با سرمايه های خرد وارد بازار شدهاند.
آيا وضعيت و شرايط بازار هم بر تصميمگيري شما نسبت به عرضه سهم تأثير ميگذارد؟
وضعيت بازار را عرض نميكنم. من به روند قبل از عرضه و روزهاي بعد از عرضه های اولیه اشاره ميكنم. زماني كه سهم مورد اقبال واقع ميشود و سازمان به جهت مساعدت داوطلبانه و جلوگیری از ضرر سهامداران خردو همچنین مجموعه قوانین مورد نظر بازار سرمایه، باید حداقل 20-15 درصد سهام شناور آزاد داشته باشد و به محض تشكيل صف كاذب براي سهم اقدام به فروش شود.
اجازه دهید به اعداد دیگری اشاره کنم. در بررسي آمار واگذاريها در سال 89 متوجه ميشويم واگذاري بورس و فرابورس سازمان خصوصيسازي در کل سال قبل به مرز 28 هزار و 580 ميليارد ريال رسيد و با مقايسه اين رقم با ميزان واگذاري در دو ماه و نیم نخست سال 90 متوجه ميشويم كه بیش از 50 درصد رقم کل واگذاری های انجام شده از طریق بورس و فرابورس در سال 1389 ، صرفاً در 2 ماه و نیم نخست سال جاری حاصل شده است .
اما نكته ديگر كه بسيار هم مهم است بعد از پايان عملكرد سازمان خصوصيسازي و اتمام واگذاري سهام دولت، آيا باز هم در آن زمان ميخواهند تغییرات افزایشی یا کاهشی بورس را به گردن سازمان خصوصيسازي بيندازند؟
با توجه به اين ارقام برنامه شما براي سال 90 چيست و روند واگذاريها را در اين سال چطور ميبينيد؟
يكي از برنامههاي جدي كه براي سال 90 در نظر گرفته شده استفاده از تمام روزهاي سال براي واگذاري است اما متخصصان بازار ميدانند كه ماههاي خرداد و تیر مصادف است با برگزاري مجامع شركتها و اين به معني ارائه صورتهاي جديد مالي شركتهاست، چنين اتفاقي يك فاصله زماني براي عرضه و قيمتگذاري فراهم ميكند درواقع اين جزء الفباي آماده سازی شرکت ها برای واگذاری است. به هر ترتيب استفاده حداكثري از زمان را در سال جاري مدنظر داريم موضوع ديگر اينكه هم اكنون برنامه جدياي را براي واگذاري پالايشگاهها در دستور كار داريم و این نوید را می دهیم که در 6 ماهه نيمه اول سال سهام پالايشگاههاي باقيمانده عرضه ميشوند.
چند پالايشگاه براي واگذاري باقي مانده؟
به جز بندرعباس و شازند و بخشي از سهام پالايشگاه تبريز تمامي پالايشگاههاي باقيمانده مثل لاوان، تهران، اصفهان، شيراز و... به محض طي فرايند پذيرش در بورس و ارائه سهام آنها از سوی شرکت مادر تخصصی مربوطه و حداکثر تا پایان شش ماهه اول سال جاری عرضه ميشوند.
اگر اشتباه نكنم پالايشگاه شازند برخي از مراحل واگذاري را پشت سر گذاشته بود؟
اواخر سال گذشته در بدو ورودم به سازمان خصوصيسازي با برگزاری چند نشست فشرده و کارشناسی با معاونین محترم وزارت نفت، مسئله عرضه سهام پالايشگاهها حل شده بود و مقرر شد به موجب قانون دو پالايشگاه بندرعباس و آبادان تا اطلاع ثانوی در يد دولت باقي بماند و بقيه سهام پالايشگاهها آزاد شده و عرضه شوند فارغ از اين كه 33 درصد سهام پالايشگاه نفت بندرعباس پيش از آن و در سال 1386 به عنوان رد ديون به تأمين اجتماعي واگذار شده بود و از سوي ديگر هم شركت ملي نفت اصرار بر تملك سهام دو پالايشگاه به صورت كامل داشت چرا كه از دید نفت به دليل اجراي طرحهاي توسعهاي، باید اختیار و مدیریت پالایشگاههای این چنینی که قرار است تا اطلاع ثانوی در ید دولت بماند بطور کامل باشد و در واقع حق هم با شركت ملي نفت بود به همين دليل طي نشستي با وزارت رفاه پيشنهاد داديم ما به ازاي 33 درصد سهم شان در پالایشگاه بندرعباس از هر پالایشگاه دیگری که مورد نظرشان باشد جایگزین شود، اما وزارت رفاه با اين پيشنهاد موافقت نكرد و نتيجه آن، زمان واگذاري را حداقل هفت ماه به تأخير انداخت و در نهايت پالایشگاه شازند اراك جايگزين پالايشگاه بندرعباس شد. باتوجه به اين موضوع پالايشگاه شازند اراك و پالايشگاه آبادان در يد دولت باقي ميماند و باقي پالايشگاهها در شش ماه اول امسال با توجه به شرايط بازار عرضه خواهد شد. از ديگر برنامههاي سازمان براي واگذاري، عرضه سهام هلدينگ پتروشيمي است و مقرر شده شركتهای مربوطه زيرمجموعه اين هلدينگ قرارگرفته و براي واگذاري آماده شود. بنابراين بايد توجه كنيم كه تلفيق چندین شركت در يك هلدينگ و واگذاري آنها به صورت يك مجموعه كار زمانبري است و نیاز به دقت و توجه جدی دارد. اما واگذاری این هلدینگ نیز یکی از واگذاری های پیش روی بازار خواهد بود.